تاملات کوهستانی 3

زندگیِ عشايری شايد تنها جايی باشد که می توان در آن هنوز پيوندهایِ نخستينِ آدمی را به چشم ديد: پيوندِ با زمين و پيوندِ با خاک. دو چشم اندازِ سخت ديگرگون است آن گاه که بيدار می شويم و سر از چادر خود بيرون می کنيم، زمين را می بينيم، آسمان را و پگاه را و افق نگاهمان را که چيزی پر نمی کند و آن گاه که سر از پنجرة خانه مان بدر می کنيم، خيابان را می بينيم، ماشين و شهر و .... همة بزرگی و شگفتی ای که در کارهایِ هنری و آفريده هایِ انسانِ روزگارِ کهن به چشم می خورد از دلِ پيوند نخستين است که بيرون می آيد، چرا که او در نقطه ای در برخوردِ با جهان قرار گرفته که جهان در آن نقطه برهنه است و رازهايش را در آنجا می توان لمس کرد.

Die ganze Kunst der Liebe besteht in der Kontinuität, in der Fortsetzung des zweisamen Schicksals!