چيزی بيش از آرزو است؛ گونه ای عشق است. عشق به مادر و به تن اوست که جای خود را به عشق به خاک می دهد و عشق به خاک، چونان عشق به مادر، هم هنگام عشق به خود نيز هست و نيازِ بازگشتن و نگريستن به آنجا که از و در آنجا زاده ايم برای نگريستن و تماشای خود، آری برای لمس سوراخی که از آن به جهان آمده ايم، برای نوازش شکافی که در جهان گشوده ايم

Die ganze Kunst der Liebe besteht in der Kontinuität, in der Fortsetzung des zweisamen Schicksals!